راهكارهاي بنيادين توسعه حجاب 1
سلام به همه ي شما دوستان عزيز
بعد از چند وقت در خدمتتون هستيم
دوستان لطف زيادي داشتند و از ما درخواست كردند باز ادامه بديم
ما هم بسيار تمايل داريم ولي به علت كمبود وقت در خدمت دوستان نيستيم
سعي ما اينه كه اين كمبود رو يك جوري جبران كنيم
و اما راهكارهاي بنيادين كه در توسعه حجاب ميتوانند نقش جدي ايفا نمايند، بدين قرار است:
1. احياي فرهنگ اسلامي و اصلاح باورهاي عمومي
پياده كردن آموزههاي ديني و عيني نمودن دستورالعملهاي شريعت، وظيفه آحاد جامعه است. اما در اين ميان سازمانهاي فرهنگي حكومت ديني، وظيفهاي مضاعف به دوش ميكشند و بايد خط مشي كلي جامعه را بر اجتناب از رذايل اخلاقي، ترغيب جوانان به ازدواج و رواج سادهزيستي بنا نهند.
وقتي فرهنگ سازان جامعه خود گرفتار اسراف و تبذير شوند، از اخلاق و معنويت فاصله بگيرند، نسبت به مفاسد اخلاقي و ابتذال در پوشش بيتفاوت شوند، پيامدهاي ذيل نتايج طبيعي چنين گرايشي است:
الف) بي توجهي نسبت به كار آمدي دين در عرصههاي مختلف اجتماعي، جوان را به سمت بي هويتي و پرداختن به ضد ارزشها سوق ميدهد. وقتي پويايي دين در عرصه حيات بشري كم رنگ شود، بديني است دختران و پسران، ابزار وجود و اثبات شخصيت خويش را در مظاهر غير ديني مانند خود آرايي و مدگرايي جست و جو نمايند.
ب) عدم اهتمام به تقويت باورهاي ديني و ارزشهاي اخلاقي سبب ميشود نسل جوان نسبت به ارزشها بيگانه گشته و نسبت به اعتقادات ديني خود احساس حقارت نمايد و بنبست فكري در اين باب، خودباختگي به فرهنگ غرب را در پيدارد.
احياي ارزشهاي اصيل اسلامي و فراخواني زن مسلمان به تعقل و دريافتن ارزشها و آفريدن روح تعبد و تعهد نسبت به اينها نقش مهمي در اين زمينه خواهد داشت.
زن مؤمن بايد به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان مينگرد باور داشته باشد و بداند كه شخصيت و عظمت او در گرو روح بلند، انديشه والا و جان پيراسته از آلودگي است كه او را به روشي انساني و مشي اسلامي فرا ميخواند و بداند تن آرايه بسته و ظاهر فريبنده هرگز نمايانگر شخصيت او نيست.
كلام بيدارگر حضرت مسيح كه فرمود:
به حق براي شما ميگويم: تن چه سودي دهد در صورتي كه ظاهرش درست باشد و درونش تباه. بدنهاي شما چه سودتان دهد كه خوشتان دارد و دلهايتان تباه باشد و بهرهاي نبريد آن گاه كه پوست خود را آراسته و پاك نگاه داريد و دلهاي شما چركين باشد.
در زن بايد باور استوار، ايمان عميق ايجاد شود. زني كه دل به حق داده و انديشه به خدا سپرده و فرجام زندگي دنيوياش را پذيرفته چطور حاضر ميشود خودآرايي و خود نمايي كند و خود را در معرض نگاههاي آلوده قرار دهد و زمينههاي تلذذ ديگران و مآلاً فساد آفريني را به وجود آورد؟!
كلام بلند حضرت علي(ع) كه ميفرمايد:
«المرء بايمانه؛ آدمي در گرو باورهاي خويش است.» نشانگر آن است كه باورهاي درست و ايمانهاي راسخ، عاليترين نقش را در كيفيت زندگانيِ انسان ايفا ميكنند.
۲- اصلاح نگرشهاي فرهنگي در سياستگزاران و برنامه ريزان
تحليل صحيح، برنامه ريزي و سياست گذاري درست آن گاه ميسر ميشود كه از جزئي نگري و بريده نمودنِ پيكره شريعت پرهيز شود و اجزاء و عناصر مجموعه دين در ارتباط با يكديگر لحاظ شوند. اما واقعيت اين است كه گاهي برنامهريزان به جاي آسيبشناسي و پرداختن به معضلات اساسي جامعه، به انجام عمليات قطعي پرداخته و به اتخاذ برنامه هاي موقتي رو ميآورند. اين شيوه، آسيبهاي جدي بر جامعه تحليل ميكند. آگاهي مجريان و توجه آنان به معضلات اخلاقي جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و نيروي انساني كارآمد و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات ميتواند گام مؤثري در رفع مشكلات فرهنگي جامعه باشد.
البته از ضعف فرهنگي جامعه بانوان نيز نبايد غفلت نمود، يكي از معضلات فكري و فرهنگي جوامع، عدم شناخت و آگاهي زنان نسبت به هويت واقعي خود و تمايزات و تفاوتهاي روحي و جسمي خود با مردان است و تا هنگامي كه اين آگاهي حاصل نشود نميتوانند ارزش خود را بشناسند.
بنابراين، طبيعي است كه در جهت احكام و قوانين مربوط به خود، جديت و اهتمام لازم را نخواهند داشت. و جامعه نيز در انجام تكاليف خود نسبت به زنان كوتاهي خواهد كرد و اين همه منجر به محروميت فرهنگي و دورماندن زنان از حقوق مسلمشان خواهد شد.
بديهي است برنامههاي آموزشي و تشويق بانوان به فراگيري و اهتمام نسبت به مسائل مربوط به خويش، تا حدودي ميتواند در رفع اين معضل مفيد و مؤثر باشد.
3. هماهنگي كليه نهادهاي ذيربط
در توسعه فرهنگ حجاب، بايستي ميان نهادهاي دولتي و غيردولتي و نيز ميان فعاليتهاي فرهنگي، ارشادي و اجرايي هماهنگي و هم سويي وجود داشته باشد. برنامه ها و اقدامات به عمل آمده به صورت پيگير تحت نظارت و اشراف نهادهاي ذيربط قرار گيرد.
جهت تحقق اين مهم بايد تمامي متوليان و دست اندركاران از آگاهي لازم و حساسيت كافي نسبت به اين موضوع برخوردار باشند تا زمينه گسترش عفاف و حجاب فراهم شود.
۴- اصلاح عملكرد رسانه ها
بيترديد رسانههاي تصويري در تغيير هنجارها و ارزشها نقش مؤثري دارند بهويژه برنامه هايي كه با مخاطب ارتباط بيشتري برقرار نمايند.
گاهي برنامههاي تبليغي و فرهنگي، زمينه تحقير زنان و تضعيف موقعيت آنان را فراهم نموده است. از اين رو، مناسب است با اجتناب از عرضه برنامه هايي كه زنان را به سوي جلوه گري سوق ميدهد هم چنين با پرهيز از نمايش زنان در فيلمها و سريالها و... به عنوان انسانهايي كم بهره از معرفت، احساسي و فاقد هويت، بر جايگاه و هويت واقعي آنان تأكيد نموده و زمينه هاي تعالي آنها را فراهم سازند.
رعايت وقار و متانت و حفظ پوشش كه ضامن مصونيت اخلاقي و رواني زن به هنگام حضور در عرصه هاي مختلف اجتماعي است، بعضاً در ميان هنرپيشگان مورد بي مهري قرار گرفته و حجاب سنتي و اصيل تحقير شده است. ريشه چنين نگرش را بايد در عدم آگاهي و يا ضعف اعتقادي برخي دست اندركاران رسانهاي دانست.
به نظر ميرسد نهادهاي فرهنگي بايد بيش از پيش به تربيت هنرمندان و هنرپيشگان متعهد به مباني اعتقادي بپردازند تا حفظ ارزشهاي ديني نه به عنوان تحميل قانوني، بلكه به عنوان باورهاي قلبي و تمايلاتي خود جوش متجلي شود.
زن به عنوان موجودي خلاق، برخوردار از ظرافتهاي شخصيتي و دارنده بسياري از كمالات و استعدادها در رسانه بايد خصوصيات مثبت او به عنوان يك مادر، همسر و كسي كه نقشهاي برجسته را عهدهدار است، معرفي شود و از شخصيت پردازيهاي ناصحيح كه زن را ظلم پذير و ضعيف و يا در نقشي تصنعي و دور از واقعيت نمايش ميدهد، پرهيز كند.
زن به لحاظ ساختار تكويني از ويژگيهايي برخوردار است؛ از شاخصترين اين خصوصيتها، كمال جويي معنوي زن است. از آن جا كه زن از احساس و تخيل بهرهمند است؛ ميتواند در مسير كمالات معنوي بهتر و سريعتر گام بردارد؛ احساس و تخيلي كه محور هنر و تربيت هنرمند است؛ اگر به اين ساحت كه جزو جوهره و ماهيت زنان است توجه كافي شود ديگر زن در عرصه هنر با نقشهاي منفيِ پرخاشگري، ساده لوحي و... ظاهر نميشود.
نمايش روش و منش زنان پاكدلي كه در عرفان عملي طي طريق كرده و به مراتبي از قرب دست يافته اند و پرداختن به زمينه ها و بسترهايي كه آنان را به اين جهت سوق داده ميتواند براي ديگران نيز سازنده و مؤثر باشد.
اين حقيقت را بايد از طريق برنامه هاي رسانه به ويژه به جامعه زنان تفهيم كرد كه هر چه آدمي به لذايذ بيروني و عرصه بروني وجود خويشتن بپردازد، از عرصه درون و خويشتننگري باز خواهد ماند.
لازمه تكامل و حركت سازنده، تعمق و انديشه دروني و انصراف از تكثر بيروني است و اين همه زماني ميسر ميشود كه زن، در كنار زندگي متعارف و روزمره خود بخشي از برنامه زندگياش را به مطالعه، اختصاص دهد.
رسانه در اين جهت ميتواند ارائه طريق نمايد، ترتيب و تنظيم برنامه هاي آموزشي (با تأكيد بر آموزههاي ديني) آن هم در اوقاتي كه نوعاً خانمها امكان بهره برداري از آن را دارند و ساعاتي كه از اشتغالات بيرون و احياناً داخل منزل فارغ شده، از بهترين زمان ارائه برنامه است.
۵- اصلاح نظام الگوسازي
انسان فطرتاً الگو گزين و الگوپذير است. پيوسته در اين انديشه است ارزشهايي را كه باور دارد در چهره اي مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد مسأله الگو در اخلاق اسلامي و روانشناسي نيز جايگاه مهمي دارد. از اين رو، قرآن كريم در شرايطي كه زن هيچ گونه ارزش انساني و اجتماعي نداشت زناني شايسته چون آسيه همسر فرعون و حضرت مريم(س) را معرفي و از آنان تجليل نموده است.
حضرت زهرا(س) را كوثر دانسته، به عنوان الگو و اسوه معرفي كرده و بدين ترتيب، لياقت و شايستگي زن را در رسيدن به كمالات معنوي به اثبات رسانيده است.
و الگو بودن زنان صالح و وارسته را براي همگان اعم از زن و مرد تبيين نموده است. با توجه به اين كه الگوها در ساختار روحي و رفتاري انسان نقش مؤثري دارند، يكي از تأسفهاي جدي عصر حاضر اين است كه زن مسلمان آن چنان كه شايسته و بايسته است با چهرههاي بلند تاريخ اسلام آشنا نيست. زندگاني حضرت زهرا(س) و فرزند برومندش، پيام آور عاشورا، حضرت زينب(س) و ديگر چهرههاي والاي تاريخ گذشته و معاصر بايد براي زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هويت و شخصيت و وقار و متانت ميتواند در جامعه حضور پيدا كرده و ايفاي نقش نمايد.
توصيه امام صادق(ع) تأمل برانگيز و قابل توجه است:
به زنان دوستي آل علي(ع) را الهام كنيد.
زن اگر حب علي7 را فرا گرفت و او را راهبر شناخت و خاندان او را الگو پذيرفت و بر راهي رفت كه اهل بيت: رفته اند و آنان را سرمشق گرفت، رويين تن ميشود و حضورش در جامعه دلهره آفرين نخواهد بود.
6. به كارگيري روشهاي صحيح براي گسترش حجاب
سليقهاي عمل كردن و تأكيد و تكيه بر آداب و عادات غير اصيل، نقش مهمي در جهت بدبين كردن مردم نسبت به حجاب ايفا نموده است.
تصويري كه از زن در جوامع اسلامي عرضه ميشود و نحوه نگرش و برخورد زن، همه گوياي اين مطلب است كه التقاط و انحرافي صورت گرفته است. به اين معنا كه برخي از احكام ديني با آداب و سنت ناصواب كه بعضي ريشه در جاهليت نخستين دارد، در آميخته است و مسلمانان بايد به عنوان مالكان برترين ميراث ديني فهم ديني را از رسوبات فرهنگيهاي جاهلي و سنتهاي غلط بپيرايند.
مصلحان واقعي جوامع يعني انبيا نسبت به عرف زمان خودشان دست به اصلاحات زدند و ديدگاههايِ ناصواب را تغيير دادند. پيامبر گرامي اسلام(ع) با عرف مقابله نمود و هويت از دست رفته زن را به جامعه باز گردانيد. دستورات الهي را در همساني زن و مرد به مردم ابلاغ نمود.
بدين ترتيب يكي از واقعيتهاي تلخ جوامع اسلامي، ديدگاههاي افراطي و گرايشهاي نادرستي است كه به عنوان مذهب و عرف اسلامي درباره مسائل زنان رواج داشته است، تبيين ناهنجاريها و اثرات سوئي كه بر اين نگرش مترتب است، به سادگي امكانپذير نميباشد چرا كه بسياري از مصاديق اين مسأله به عنوان ارزش تلقي ميشود. البته اين مهم از منظر انديشمندان مخفي نمانده و نسبت به آن هشدار دادهاند. يكي از نويسندگان از انحرافي كه درجوامع اسلامي رخ نموده، داد سخن ميزند:
مسلمانان در برخورد با زنان از مسير تعاليم شريعت اسلام منحرف گذشته و روايات مدسوس و مجعول در بين آنان گسترش يافته، از اين رو زن مسلمان در ورطه جهل و غفلت از دين و دنيا سقوط كرده است. آموزش زنان گناه عظيم شمرده ميشود، رفتن به مسجد ممنوع و اطلاع او نسبت به اوضاع و احوال فرهنگي ـ اجتماعي و سياسي امري بعيد تلقي ميشود.
اين درحالي است كه زن دائما گرفتار نگرش افراطي و تفريطي بوده و رفتار عادلانه را كمتر تجربه كرده است. بر اين اساس توصيه به رعايت حجاب در محيطهاي زنانه، تأكيد بر گونه خاصي از حجاب بدون توجه به شرايط آب و هوايي و منطقه جغرافيايي و بافت فرهنگي را ميتوان نمودهاي نگرش افراطي دانست.
به طور كلي، طي كردن مسير اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط ميتواند فضاي رغبت و ميل به رعايت حجاب را فراهم كند. اما به طور مشخص اقدامات ذيل تا حدودي مؤثر و مفيد است.
1. معماري و شهرسازي متناسب با فرهنگ حجاب صورت پذيرد از جمله معماري مراكز آموزشي دخترانه به گونهاي باشد كه تا حدودي آزادي عمل را براي آنان فراهم نمايد تا آنان مجبور نباشند ساعات متمادي پوشش كامل را رعايت كنند.
2. برنامهريزي در جهت توسعه فرهنگ حجاب بايد چنان باشد كه شرايط و مقتضيات فرهنگي، روحي و سني افراد لحاظ شود و نيز به نوع كار و خصوصيات اقليمي و منطقهاي ـ با رعايت اصل حكم حجاب ـ توجه شود. بدين ترتيب نبايد بر رنگ خاص يا شكل خاص پافشاري نمود.
3. بايد تدابيري انديشيد تا چادر و لباسهايي كه به عنوان حجاب استفاده ميشود با قيمت مناسب و سهل الوصول در اختيار همگان قرار گيرد.
4. توجه به حس تنوعطلبي و مدگرايي جوانان و متناسب با فرهنگ ديني و آداب محلي و منطقهاي آنان، الگوهاي پوششي ارائه شود.